یکی دو روز پیش، بازی «سوپر ماریـو»، یک بازی ویدئویی که یک تکه مهم و خاطرهانگیز از پازل کودکیهای ما دهه پنجاهی ها، شصتیها و تا حدودی هفتادی ها به حساب میآید، 32 ساله شد. «سوپر ماریـو» یا «ماریوی فوقالعاده» که ما بچهها و نوجوانانِ آن روزها «قارچخور» صدایش میکردیم، یک بازی برای کنسول «میکرو» بود که توسط شرکت ژاپنی «نینتندو» اولین بار در سپتامبر 1985منتشر شد و تا سال ها در میان پرفروشترینهای این کنسول قرار داشت و تا نوامبر 2013 هم با فُرمتهای متنوع برای کنسولهای امروزی تولید میشد. یک بازی به سبک «سکو بازی» یا پرشی که روایتگر ماجراجوییهای ماریو در سرزمینِ پادشاهِ قارچها بود. ماریو به همراه برادرش لوئیجی، تلاش میکرد از مراحل و موانع مختلفِ یک مسیرِ پرپیچ و خم بگذرد تا بتواند «پرنسس پیچ» را از دست ضدقهرمانِ داستان، «باوزر» بدجنس نجات دهد. این بازی که تا پایان مارس 2011، با فروشی بیش از 262 میلیون نسخه در سرتاسر جهان، عنوان پرفروشترین بازی ویدئویی تاریخ را به خود اختصاص داده است، یکی از محصولات ذهن خلاق «شیگرو میاموتو»، طراح شرکت نینتندو است. حالا، سی و دوسال از تولد ماریو، مرد جوان چابک و سبیلو با لباسِ سرهمیِ و کلاه رنگ روشن میگذرد؛ سی و دو سال است هر روز ماریوی فوقالعاده، خوشحال و خستگیناپذیر به جنگ موانع و مشکلات زندگی میرود تا به دخترکِ رویاهایش برسد. ماریو برای ما بچههای قدیم، نه یک بازی، بلکه تجـلی تلاشهای بیوقفه و خستگیناپذیرمان با دستِ خالی برای روبهرو شدن با مشکلات، خم به ابرو نیاوردن و لبخند زدن و البته نرسیدن و نداشتن بود و شاید به همین خاطر، این قدر محبوب و پرطرفدار شد. پرونده امروز «زندگیسلام» به خاطرهبازی با محبوبترین بازی ویدئویی کودکی و نوجوانیمان و مروری بر بازیهای مشابه آن، اختصاص دارد. یک نوستالژیِ شور و شیرین که هم لبخند به لب های تان میآورد و هم ممکن است چشمهای تان را نمناک کند!
ماریـو شناسی



ماریو - Mario: مشهورترین شخصیت در تاریخ بازیهای ویدئویی است. یک لولهکش ایتالیاییِ چاق و کوتاهقد که برای اولین بار با نام «جامپمن» در بازی دانکیکنگ در سال ۱۹۸۱ ظاهر شد و پس از آن در بیش از ۲۰۰ بازی ویدئویی حضور پیدا کرد. مرد چابکی که برای طی کردنِ مسیرِ نجات پرنسس پیچ از دستِ باوزر، میپرید و میجهید و میخندید.
پرنسس پیچ - Princess Peach: شاهزاده خانمِ دزدیده شده و گرفتار در دام باوزر که در انتظار نجات و رهایی به وسیله ماریو بود.
باوزر - Bowser: یک لاک پشتِ قدرتمند و البته بدجنس که ضدقهرمانِ بازی سوپرماریو به حساب میآمد. البته روی حساب قیافه و آتشی که از دهانش در می آمد تصور ما این بود که یک اژدهاست.
لوئیجی - Luigi: برادر دوقلوی کمی کوچک تر از ماریو، اما قدبلندتر که در بیشتر نسخههای مجموعه بازی ماریو، کنار برادرش حضور داشت. لوئیجی برای اولین بار در سال ۱۹۸۳ در بازی «برادران ماریو» به عنوان شخصیت قابل کنترل توسط دومین بازیکن معرفی شد و سپس در قسمتهای بعدی این سری، حضور پیدا کرد.
مرور تکنیکهایی که سوپرماریو را زودتر به خانه میرساند
همه ما خاطرات زیادی با بازی قارچخور داریم و روزهای زیادی را برای رساندن ماریو به پرنسس رویاهایش صرف کردیم. بازی به ظاهر ساده قارچخور، تکنیک هایی داشت که با استفاده از آن ها، مراحل بازی با سرعت بیشتری انجام می شد. شاید یادی از این تکنیکها که روزهای زیادی صرف کشفشان کردیم، خالی از لطف نباشد.
خوردن قارچ اول: با ضربه زدن به زیر بلوک هایی که علامت سوال داشت، این شانس برای سوپرماریو به وجود می آمد تا یک قارچ بخورد و بزرگ شود. مزیت بزرگ شدن علاوه بر بیشتر شدن سرعت و کنترل راحت تر سوپرماریو، این بود که اگر طعمه لاک پشت ها یا گیاهان می شد، نمی سوخت و فقط کوچک می شد. البته همیشه جای قارچ ها ثابت نبود اما اگر خوب جای آن ها را حفظ می کردیم لازم نبود همه علامت سوال ها را یکی یکی تخریب کنیم.
خوردن قارچ دوم و بیشتر: یافتن قارچ دوم و خوردن آن، باعث تیردار شدن سوپرماریو می شد و کمک زیادی برای از میان برداشتن لاک پشتها می کرد. خوردن قارچ های بیشتر باعث تغییر ماهیت تیرها و میزان نابودگریشان می شد!
تکنیک های خوردن قارچ: بعد از آزاد شدن قارچ، شما تا قبل از افتادن آن به دره فرصت داشتید بخوریدش. بنابراین باید به گونه ای عمل می کردید تا هیچ مانعی باعث نشود قارچ را از دست بدهید.
خراب کردن آجر: علاوه بر بلوک های علامت سوال، یک سری آجر هم وجود داشت که ماریو با خراب کردن آن ها این شانس را داشت تا امتیاز بیشتری کسب کند. کسب امتیاز هم مساوی بود با به دست آوردن جان اضافه!
بلوک های امتیاز مخفی: در بعضی بخشهای بازی قارچخور هیچ نشانه ای از بلوک علامت سوال یا آجری نبود اما وقتی می پریدید، ناگهان از یک بلوک مخفی که دیده نمی شد، یک جان اضافه به شما تعلق می گرفت. این امتیازهای مخفی خیلی میچسبید.
لوله های میانبُر: ماریو می توانست به داخل بعضی لوله های شهر رفته و میان بری را برای خود پیدا کند تا هم زودتر و آسوده تر به مقصد برسد و هم امتیاز قابل توجهی به دست آورد. این لوله ها پر از سکه بود و معمولا هیچ جانوری که برای ماریو ایجاد مزاحمت کند، در آن جاها وجود نداشت.
جان بیشتر با سکه: با خوردن صد سکه یک جان بیشتر می گرفتیم و فرصت این که تا مراحل بالاتر برویم را داشتیم.
خفه نشی داداش: وقتی به مرحله آبی می رسیدیم باید چند لحظه یک بار برای نفس کشیدن روی آب می آمدیم تا ماریو خفه نشود.
نردبان های متحرک: بیشترین تمرکز و مهارت در مراحل مختلف بازی ماریو مربوط به وقتی بود که باید روی نردبان های متحرک به سمت پرچم می رفت. انتخاب زمان مناسب برای پرش در این مرحله خیلی مهم بود.
بپر روی پرچم: یکی از امتیازهای نسبتاً راحت در این بازی که تصاحبش خطر زیادی نداشت مربوط به وقتی بود که تا بالاترین نقطه پرچم می پریدیم. این امتیاز خیلی شیرین بود چون چند لحظه بعدش یک آتش بازی مختصر هم برگزار می شد.
سوء استفاده از لاک پشت ها: یکی دیگر از تکنیک های هیجان انگیز در این بازی، سوء استفاده از لاک پشت ها بود. شما می توانستید با پریدن بر روی آن ها، خیلی سریع هلشان بدهید تا بقیه لاک پشت ها را نابود کنند. البته برای این کار فقط چند ثانیه فرصت داشتید چون لاک پشت ها سریع زنده میشدند و احتمال داشت جان تان را از دست بدهید.
دنبال شدید